پائولو کولئیو
نام
پائولو کولئیو
ملیت
برزیلی
سن
74
دوره
1947 تا الان
تعداد اثر
34
درباره پائولو کولئیو بیشتر بدانید
پائولو کولئیو در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانهدار و پدرش مهندس بود. او وقتی نوجوان بود، میخواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش، مادرش پاسخ داد «عزیز من، پدر تو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشماندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعاً میدانی اینکه تو یک نویسنده شوی چه معنایی دارد؟» پس از تحقیق، کوئلیو به این نتیجه رسید که «یک نویسنده همیشه عینک میزند و هرگز موی خود را شانه نمیکند و وظیفهای دارد و هرگز توسط نسل خودش درک نخواهد شد». درونگرایی و سرپیچی کوئیلو از سنتها در ۱۶ سالگی، منجر شد تا پدر و مادرش او را به یک مؤسسه روانی بفرستند که قبل از اینکه به سن ۲۰ سالگی برسد، سه بار از آنجا فرار کرد.کوئلیو بعداً اشاره کرد که «آنها نمیخواستند به من صدمه بزنند، اما آنها نمیدانستند چه کار باید بکنند، آنها این کار را انجام ندادند تا مرا نابود کنند، آنها این کار را کردند تا مرا نجات دهند.» به خاطر آرزوهای پدر و مادرش، کوئلیو در مدرسه حقوق ثبت نام کرده و رؤیای خود را برای نویسنده شدن رها کرد. یک سال بعد، مدرسه را ترک کرد و مدتی مثل یک هیپی زندگی کرد. از جنوب آمریکا، شمال آفریقا، مکزیک، و اروپا مسافرت کرد و در سال ۱۹۶۰ به مواد مخدر روی آورد. وقتی به برزیل بازگشت، و به عنوان یک ترانهسرا شروع به کار کرد. در سال ۱۹۷۴، کوئلیو به جرم فعالیتهای «خرابکارانه» توسط دولت نظامی حاکم دستگیر شد؛ دولتی که حدود ده سالی بود که قدرت را به دست گرفته بود و اشعار کوئلیو را به عنوان جناح چپ برای خود تهدید آمیز تلقی میکرد. کوئلیو همچنین قبل از ترغیب شدن به فعالیت نویسندگی به عنوان بازیگر، روزنامهنگار و کارگردان تئاتر کار کردهاست.در سال ۱۹۸۶، کوئلیو بیش از ۵۰۰ مایل در جاده سانتیاگو د کامپوستلا در شمال غربی اسپانیا راه رفت که نقطه عطفی در زندگی اش شد. در راه، کوئلیو یک بیداری معنوی را تجربه کرد. که او در اتوبیوگرافی خود در زیارت آن را شرح دادهاست. او در یک مصاحبه اظهار داشت: «در سال ۱۹۸۶، من از کارهایی که میکردم احساس خوبی داشتم. با کاری که داشتم آب و غذای من در حدی فراهم میشد که بتوانم روی تمثیل کیمیاگر کار کنم. کسی را داشتم که او را دوست میداشتم. اما آنها رؤیای من نبود. نویسنده شدن رؤیای من بود و هنوز هست.» پس از آن کوئلیو شغل پر درآمد خود به عنوان ترانهسرا را ترک کرد و به دنبال نوشتن تمام وقت رفت.